انتظــــار یعنی....

دوست داری هر روز یه قدم به امام زمانت نزدیک بشی با ما همراه باش*•.¸ ¸.• تقویم روزانه مهدوی *•.¸ ¸.•hh

انتظــــار یعنی....

دوست داری هر روز یه قدم به امام زمانت نزدیک بشی با ما همراه باش*•.¸ ¸.• تقویم روزانه مهدوی *•.¸ ¸.•hh

انتظــــار یعنی....

من غصه ی عاشقی این گونه آغاز میکنم
"گنه کارم" ولی خادم آقا شدن را دوست دارم....

میدونم خیلی فاصله دارم با آقا....میدونم لایق نوشتن برای حضرت نیستم اما وظیفه دونستم که در حد یه فتوشاپیست مبتدی و مطالعاتی که انجام دادم این وبلاگ رو با تمام نواقصش ایجاد کنم بنا به سفارش امام حسین علیه السلام: … مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می­توانید دربارهٔ آن حضرت سخن بگویید و قلم­ فرسایی کنید؛

از حضرت علی علیه السلام شنیدم که در مورد امام زمان فرمودند:
«صاحب هذا الامر الشرید الطرید الفرید الوحید»
صاحب این امر شرید (آواره) و طرید (رانده) و فرید (تک) و وحید (تنها) است

کتاب الغیبت (شیخ طوسی)، ص 161.

دوست دارم این وبلاگ یه کتاب بشه، و ابتدای کتاب بنویسم:تقدیم به بقیه الله
استفاده از تصاویر و مطالب کانال حلال حلاله

آخرین نظرات
۳۱
خرداد



آیت الله بهجت:

اگر کسی دلش برای حضرت حجت(عج) تنگ شد

به قرآن و به خانه کعبه نگاه کند؛ نگاه کردن به قرآن، حضرت حجت(عج) و خانه کعبه یک حکم دارد.


* شرمنده ام آقا نبودنم به اندازه ی فاصله ایست که گناهانم بینمان انداخته.

* طرح ها به دلم نمی نشیند آقا چه کنم؟؟



 

  • کبوتر حرم
۱۶
ارديبهشت

🔸 امام صادق میفرمایند: هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از اختصاص دادن دِراهم (واحد پول) به امام نیست. و بدرستیکه خداوند دِرهم را برای او (پرداخت کننده) در بهشت همچون کوه احد قرار دهد.
📚 کتاب اصول کافی

🌸🌸🌸🌸🌸🌸
حسرت می‌خوری...
خیلی زیاد
شک نکن
حسرتی عمیییق!!
در جانت شعله می‌کشد،
که چرا از آن‌همه چیزی که داشتی ،
حتی یک ذره‌اش را هم برای خودت نگه نداشتی!
لااقل کاری کن وقتی نامه اعمالت را می‌دهند، ببینی نوشته‌اند
یک گوشه مالش را داد....
برای یوسف زهرا
نیمه شعبان منتظر است تا تو را به امامَت برساند
تا مالت را برای خودت نگه‌دارد.
نذری های شما را به صورت بسته‌های ماندگار و تأثیر گذار در نیمه شعبان به دست مهمان‌های حضرت می‌رسانیم
تا دل‌های زیادی به دل امام گره بخورد.

۶۱۰۴ ۳۳۷۹ ۱۱۷۴ ۷۳۱۷
شکوریان فرد
 #پویش_جهانی
#می‌خواهم_یار_تو_باشم









  • کبوتر حرم
۱۲
اسفند

آجرک الله بقیه الله



آیت الله بهجت: اگر در راه آن حضرت باشیم، چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند و یا سخریه نمایند، نباید ناراحت شویم، بلکه همچنان باید در آن راه حق و حقیقت ثابت‌قدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم.

در محضر بهجت، ج۱، ص۱۰



  • کبوتر حرم
۰۲
اسفند




در این عصر یکی از بخش های مهم اصلاح جامعه اصلاح محتوای فضای مجازی ست
چه کسی امامش را یاری می کند؟؟


*یادش بخیر پیاده روی اربعین،روی هر کدوم از ستون هایی که به وای فای متصل بود این جمله رو نوشته بود...

  • کبوتر حرم
۲۲
بهمن


مرگ بر آمریکا



روز 22 بهمن که امام فرمان دادند مردم در خیابانها بریزند چون ما مملکت نظامی نداریم این جریان را به مرحوم آیت الله طالقانی اطلاع دادند. در آنجا من در خدمت ایشان بودم

 آیت الله طالقانی به امام در مدرسه تلفن زد و مدت یک ساعت یا نیم ساعت با امام صحبت کردند. برادران بیرون از اتاق بودند. فقط می دیدند آیت الله طالقانی مرتب به امام عرض می کنند آقا شما ایران نبودید، این نظام پلید است، به صغیر و کبیر ما رحم نمی کند، شما حکمتان را پس بگیرید.

 تا شاید بتوانند موضع امام را تغییر بدهند، تا ایشان این فرمانی را که راجع به ریختن مردم به خیابانها داده اند پس بگیرند.

برادران یک مرتبه متوجه شدند آقای طالقانی گوشی را زمین گذاشته و به حالت متأثر رفت و در گوشه اتاق نشست.

برادران که این گونه دیدند بعد از لحظاتی خدمت ایشان رفتند. ابتدا این تصور پیش آمد که امام به ایشان پرخاش کرده اند که شما چرا دخالت می کنید و از این چیزها. لذا وقتی به مرحوم آیت الله طالقانی اصرار کردند که جریان چه بود؟ ایشان گفتند: هر چه به امام عرض کردم حرف مرا رد کردند و وقتی دیدند من قانع نمی شوم فرمودند: «آقای طالقانی، شاید این حکم از طرف امام زمان باشد» این را که از امام شنیدم دست من لرزید و با امام خداحافظی کردم چون دیگر قادر نبودم که حتی پاسخ امام را بدهم.


منبع:برداشت هایی از سیره ی امام خمینی(ره)،ج3،ص180


  • کبوتر حرم
۱۸
بهمن





#داستانک

یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند
هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند
لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود...1

برای عروس مهم بود که چه کسانی حتما در عروسی اش باشند
از اینکه داییش سفر بود و به عروسی نمی رسید دلخور بود
کاش می آمد ...1

خیلی از کارت ها مخصوص بودند. مثلا فلان دوست و فلان رئیس ...1
خودش کارتها را می برد با همسرش! سفارش هم میکرد که حتما بیایند

اگر نیایید دلخور میشوم
دلش می خواست عروسی اش بهترین باشد. همه باشند و خوش بگذرانند
تدارک هم دیده بود
آهنگ و ارکست هم حتما باید باشند، خوش نمی گذرد بدون آنها!!!؟

بهترین تالار شهر را آذین بسته ام
چند تا از دوستانم که خوب میرقصند حتما باید باشند تا مجلس گرم شود
آخر شوخی نبود که. شب عروسی بود

همان شبی که هزار شب نمیشود
همان شبی که همه به هم محرمند
همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمام مردان شهر محرم میشود
این را از فیلم هایی که در فضای سبز داخل شهر میگیرند فهمیدم

همان شبی که فراموش میشود عالم محضر خداست
آهان یادم آمد. این تالار محضر خدا نیست تا می توانید معصیت کنید
همان شبی که داماد هم آرایش میکند. همه و همه آمدند حتی دایی و
اما ..................... کاش امام زمانمان "عج" بود

حق پدری دارد بر ما...1

مگر می شود او نباشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود.

به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند:


(ورود امام زمان"عج" اکیدا ممنوع!)

دورترها ایستاد و گفت: دخترم عروسیت مبارک!1

ولی ای کاش کاری میکردی تا من هم می توانستم بیایم...1
مگر میشود شب عروسی دختر، پدر نیاید
(آخه امامان پدر معنوی ما هستن)
دخترم من آمدم اما ...1

گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت
و برای خوشبختی دختر دعا کرد



*من الحمدلله به عروسی رفتم که ذکر و یاد امام زمان در آن دائم زمزمه می شد.


  • کبوتر حرم
۱۱
بهمن



فرض کن حضرت مهدی به تو ظاهر گردد
ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی؟

❓باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟

❓لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

❓پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟

❓حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟
با چنین شرط که در حافظه دستی نبری!

❓واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران
می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟!


  • کبوتر حرم
۰۵
بهمن




آیت الله بهجت:

دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست

اگر برای فرج دعا می کنید

علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست.


  • کبوتر حرم
۰۳
بهمن






مدّت زیادی نوح در میان قوم خودش بود و آنها را به سوی خدا دعوت می کرد و آنها قبول نمی کردند، تا آن زمان که خدا تصمیم گرفت عذاب را بر آنان نازل کند. در آن هنگام جبرئیل بر نوح نازل شد و هفت هسته درخت به نوح داد.

ـ جبرئیل به نوح گفت که این هسته ها را در زمین بکارد، وقتی که این هسته ها تبدیل به درختان تنومندی شدند، عذاب کفّار فرا خواهد رسید. نوح این خبر را به یاران خود داد و همه خوشحال شدند، آنها سال ها صبر کردند تا آن هسته ها به درختان تنومندی تبدیل شدند.

ـ وقتی همه منتظر وعده خدا بودند جبرئیل نازل شد و به نوح دستور داد تا هسته آن درخت ها را بگیرد و آن را در زمین بکارد، هر وقت که این هسته های جدید تبدیل به درخت شدند عذاب کفّار نازل خواهد شد. وقتی نوح این سخن را به یاران خود گفت عدّه زیادی از آنان از دین برگشتند و با خود گفتند اگر نوح بر حق بود، هرگز چنین نمی شد.

ـ خدا آن قدر یاران نوح را امتحان کرد تا عدّه کمی باقی ماندند، خدا هفت بار به نوح دستور داد تا هسته های جدید بکارد. خیلی ها از دین دست برداشتند و فقط هفتاد و دو نفر باقی ماندند.

ـ خدا آن وقت به نوح دستور داد تا مشغول ساختن کشتی شود و بعد از مدّتی طوفان، همه کفّار را نابود کرد. غیبت قائم ما هم آن قدر طول می کشد تا کسانی که اهل شکّ و تردید هستند از صف مؤمنان و شیعیان ما جدا شوند.

منبع:بحار الأنوار ج 51 ص 219.
  • کبوتر حرم
۲۹
دی





حافظ کجای کاری؟!
فالت غلط در آمد...
گفتی:"غمت سر آید"
این عمر من سر آمد...
مهدی...ولی نیامد...


به همه ی دوستان توصیه می کنم کتاب "سرود سرخ انار" رو مطالعه کنند.یک کتاب کم حجم و فوق العاده زیبا

برای تهیه کتاب با شماره 02532935935 تماس حاصل فرمائید.قیمت: فقط 2000 تومان



این کتاب دربردارنده داستان بلندی است که بر مبنای یکی از ملاقات های افراد با امام زمان(علیه السلام) در 8 قسمت تنظیم شده و اصل این واقعه در کتاب بحارالانوار ثبت شده است که نشان از یاری و کرامت اهل بیت(علیهم السلام) و به ویژه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به افراد است.

این کتاب به بیان داستانی از ماجرای انار و حیله وزیر در استفاده از این میوه برای تخریب شیعه می پردازد و به صورت مفصل داستان انار و گرفتاری شیعیان و یاری امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به آنها را بیان می کند.


  • کبوتر حرم
۱۸
دی


🌸🌸عیدتون مبارڪ🌸🌸



از امیرمؤ منان على علیه السّلام نقل شده است :

گل نرگس را - دست کم در هر سال یک بار - ببویید؛


زیرا در دل انسان حالتى است که تنها گل نرگس آن را مى زداید.

تمام نهج البلاغه ، تحقیق و تنسیق صادق الموسوى ، ص 547



* دوست عزیزی که گفتن برای برد تابلوی مدرسه از این وبلاگ استفاده می کنند؛مطالب سایت مسجدنما رو هم از دست ندید،به خصوص برای مدارس

  • کبوتر حرم
۱۴
دی




دیده را فایده آن است که دلبر بیند


                                                  ور نبیند چه بود فایده بینایی را



  • کبوتر حرم
۱۲
آذر


 



زیبایی های ظهور


امام باقر(علیه السلام): وقتی قائم ما قیام کند، خداوند، دست او را بر سر بندگان قرار می‌دهد و از این طریق عقل آنان را جمع می‌کند و عقل‌هایشان به کمال می‌رسد.

  • کبوتر حرم
۱۰
آذر

السَّلامُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ


سلام بر ولىّ خدا و حبیبش





- امام رضا علیه السلام  فرمود : « چقدر خوب است صبر و انتظار فَرَج آیا نشنیده‌ای فرموده خدای عز و جل را که : « وَ ارتَقِبُوا إنّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ » ( 194 ) ؛ و چشم به راه باشید که من با شما چشم به راهم .
« فَانتظرُوا إنّی مَعَکُمْ مِنَ المُنْتَظِرِینَ » ( 195 ) ؛ پس انتظار بکشید که من با شما از منتظرانم . بنابراین بر شما باد صبر به درستی که گشایش پس از ناامیدی می‌آید ، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند




  • کبوتر حرم
۰۹
آذر






آیة الله بهجت : افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند.



  • کبوتر حرم
۰۷
آذر


أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ،


سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند


علامه بحرالعلوم به سامرا می‏رفت، در راه به مسأله گریه بر امام حسین(ع) – که باعث آمرزش گناهان می‏شود – فکر می‏کرد. عربی بر مرکبی سوار، مقابلش رسید و سلام کرد و پرسید:جناب سید، شما را متفکر می‏بینم؟اگر مسأله علمی است بفرمایید، شاید من هم چیزی بگویم.
بحرالعلوم فرمود:در این فکر بودم که چگونه می‏شود حق‏تعالی این همه ثواب به زائران و گریه‏کنندگان حضرت سیدالشهدا(ع) می‏دهد؛ مانند آن که:«هر قدمی که زائر برمی‏دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می‏شود، و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره‏اش آمرزیده می‏شود؟»
آن سوار عرب فرمود:تعجب مکن!من برای شما مثل می‏آورم تا مشکلت حل گردد. سلطانی در شکارگاه از همراهانش دورافتاده بود. در آن بیابان وارد خیمه‏ای شد و پیرزنی را با پسرش در گوشه خیمه دید. آنان بزی داشتند که زندگی‏شان از شیر آن بز تأمین می‏شود و غیر از آن چیز دیگری نداشتند. آن پیرزن، بز را برای سلطان ذبح کرد و طعامی حاضر کرد. او سلطان را نمی‏شناخت و فقط برای اکرام مهمان، این عمل را انجام داد. سلطان شب را آنجا ماند و روز بعد در دیدار عمومی، واقعه دیشب خود را نقل نمود و گفت:من در شکارگاه از غلامان دور افتادم و در حالی که شدیداً تشنه و گرسنه شده بودم و هوا به شدت گرم بود، به خیمه آن پیرزن رفتم، او مرا نمی‏شناخت و در همان حال سرمایه او و پسرش بزی بود که از شیر آن، زندگی را می‏گذراندند. آن را کشتند و برای من غذا آماده کردند. حال در عوض این محبت، به این پیرزن و پسرش چه بدهم و چگونه تلافی کنم؟
یکی از وزیران گفت:صد گوسفند به او بدهید، دیگری گفت:صد گوسفند و صد اشرفی به او بدهید، دیگری گفت:فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت:هر چه بدهم کم است. اگر سلطنت و تاج و تختم را بدهم، مکافات به مثل کرده‏ام. چون آنها هر چه داشتند به من دادند، من هم باید هر چه دارم به آنان بدهم.
 حضرت سیدالشهدا(ع) هر چه داشت از مال، اهل و عیال، پسر، برادر، فرزند و سر و پیکر، همه و همه را در راه خدا داد. حال اگر خداوند بر زائران و گریه‏ کنندگان آن حضرت، آن همه اجر و پاداش و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود [خدا که نمیتواند خدایی خود را به حسین دهد ]. این را فرمود و از نظر سید بحرالعلوم غایب شد.


العبقری الحسان، ج ۱، ص ۱۹۹، به نقل از اشک حسینی، سرمایه شیعه، ص ۳۶ و ۳۷

  • کبوتر حرم
۰۵
آذر



روزِ جُمعَسْت ، دُعاٰےِ دِلِ‌مَن بَعدِ فَـرَجْ

مَنصَبِ خاٰدِمےِ صَحْنِ اِمـاٰمِ حَسَنْ اَستْ

سفارش امام حسن مجتبی علیه السلام به میرزا محمدباقر اصفهانی
 
🌠میرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دیدم که به من فرمودند:

▫️«روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت(عج) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»

📔ملاقات با امام عصر(عج)،ص ۸۷

  • کبوتر حرم
۳۰
آبان

أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ

سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست



یکی ازعلمای وارسته و برجسته نجف به کربلای معلا مشرف می شود ودر حرم مطهر امام حسین (ع) به محضر امام عصر (ع) شرفیاب می گردد حضرت به او می فرماید : (( فلانی ببین این جا که دعا مستجاب است مردم به فکر من نیستند و برای فرجم دعا نمی کنند.)) سپس حضرت تصرف ولایتی می فرمایند و آن عالم ربانی خواسته های مردم را می شنود  که هر کدام برای حوائج خصوصی خود دعا می کنند حضرت می فرمایند :

((شنیدی حتی یک نفر از این زائران نگفت خدایا فرج حضرت مهدی (ع) را برسان.))


* مجله موعود/ش 13/مقاله ی آقای هاشمی نژاد


  • کبوتر حرم
۲۰
آبان


أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا


سلام بر فرزند زمزم و صفا 




حجت الاسلام پناهیان: حماسۀ زیارت اربعین ادامه حماسۀ عاشوراست و امید است که مقدمۀ حماسه ظهور باشد و هر کسی با هر نگاهی به اربعین نگاه کند می‌تواند این پیوند را احساس کند.



*عازم کربلایم انشاءالله. به قول شهید آوینی "

" کربلا " به رفتن نیست
به شدن است
که اگر به ر فتن بود !
شمر هم " کربلایی " بود .!




  • کبوتر حرم
۱۸
آبان

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى،

سلام بر فرزند جنّة المأوى ،


حضرت امام حسین‏ علیه السلام در عالَم مکاشفه به یکى از علماى قم فرمودند:

مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مى ‏توانید درباره آن حضرت سخن بگویید و قلم ‏فرسایى کنید؛ آنچه درباره شخصیّت این معصوم بگویید درباره همه معصومین (علیهم السلام) گفته ‏اید؛چون حضرات معصومین همه در عصمت و ولایت و امامت یکى هستند و چون این زمان، دوران‏ مهدى ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود.


و در خاتمه فرمودند:
باز تأکید مى‏ کنم درباره مهدى ما (علیه السلام) زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدى ما (علیه السلام) مظلوم است،بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره‏اش نوشت و گفت.


ترجمه صحیفیه ی مهدیه:59
  • کبوتر حرم
۰۸
آبان


السَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ،


سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار





1400سال پیش در منزل: "بنی مقاتل" امام پرده خیمه ی "عبیدالله بن حر جعفی" را کنار زد و و روبه عبیدالله ...کرد و فرمود: آیا دختر پیامبرت را یاری نمی کنی و در رکابش نمی جنگی؟

عبیدالله گفت :به خدا سوگند من می‌دانم که هرکس از فرمان تو پیروی کند، به شهادت و خوشبختی ابدی نایل شده است؛ ولی من احتمال نمی‌دهم که یاری من به حال تو سودی داشته باشد؛ زیرا در کوفه کسی را ندیدم که مصمم به یاری و پشتیبانی شما باشد و به خدا سوگندت می‌دهم که از این امر معافم بداری؛ زیرا جان من هنوز مرگ را بر خود ارزانی نداشته است (تمایلی به مرگ ندارد)؛

ولی این اسب خود «ملحقه» را که به خدا سوگند، تا حال به وسیله آن دشمنی را تعقیب نکرده‌ام، جز اینکه به او رسیده‌ام و هیچ دشمنی مرا تعقیب نکرده است، مگر اینکه با داشتن این اسب از چنگال او نجات یافته‌ام (را به حضور شما تقدیم میکنم)، پس آن را بگیر که مال توست.

امام فرمود: اکنون که در راه ما از نثار جان امتناع می‌ورزی، ما نیز به اسب تو، نیاز نداریم.


حال امام زمانمان درب تک تک خانه هایمان را می زند و ندای هل من ناصر ینصرنی مهدی سر می دهد ولی هر کداممان بهانه ای داریم یکی زن و فرزند را بهانه می کند یکی وقت ندارد یکی حال ندارد و آقـــــــا 1142 سال است که یـــــــــار ندارد....و زمان هچنان در گذر است....


کمی به خود بیاییم.....


پیشنهاد کتاب: کتاب "کمی دیرتر" سید مهدی شجاعی را بخوانیم جوانی که بر خلاف همه صدا زد آقا نیا....






  • کبوتر حرم
۰۱
آبان





چرا امام زمان «عج» را نمی‌بینیم

روزی از عارفی سؤال شد: چرا ما امام زمان را نمی‌بینیم؟
عارف گفت: لطفا برگردید و پشت به من بنشینید. شاگرد این کار را انجام داد.
آیا الان می‌توانید مرا ببینید؟

شاگرد عرض کرد خیر، نمی‌توانم ببینم.
عارف فرمود: چرا نمی‌توانی من را ببینی؟
شاگرد گفت: چون پشت من به شماست.

عارف فرمود: حالا متوجه شدید چرا نمی‌توانید امام زمان را بینید؟!

چون شما پشتتان به امام زمان است، با گناه کردنها و نافرمانی‌ها به امام زمان پشت کرده‌ایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم
---
...........أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفرج
  • کبوتر حرم
۳۰
مهر

أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ،

سلام بر فرزند فاطمه زهراء ،


چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی


چه بغض ها که درگلو رسوب شد نیامدی

  • کبوتر حرم
۲۹
مهر


أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ

سلام بر ساکنِ کربلاء 




ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
ابا صالح یا ابا صالح
مدینه رفتی به پا بوسه مادرت زهرا یاد ما هم باش
به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
شب جمعه کربلا رفتی
یاد ما هم کن چون زدی بوسه
کنار قبر ابوالفضل باصفا رفتی یاد ما هم باش
ابا صالح یا ابا صالح
نماز حاجت که می خوانی از برای فرج مسجد کوفه
شدی محرم در مناسک حج یا منا رفتی یاد ماهم باش


کور، آن است که روی تو نبیند مهدی

...

حسرتی بر دل من مانده و ای کاش مرا

شب جمعه سفر کرببلایی بدهی


شاعر:حسن جواهری

  • کبوتر حرم
۲۷
مهر

أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ،


سلام بر آن گریبان هاى چـاک شده،




سید حلاوی یک قصیده ی شکواییه ای ساخت که در آن به امام زمان علیه السلام شکایتها دارد

مثلا قسمتی از ترجمه قصیده این است:

<<یابن العسگری کجا هستید؟شیعیان شما را آزار می کنند . فلان دسته  از شیعیانت

گرفتارشده اند و دچار رنج و شکنجه و بلا و محنت هستند>>. در این اشعار بلاهایی که بر شیعیان مختلف رخ داده است به نظم کشیده شده است . این اشعار را این طرف و آن طرف در دو سه جلسه خوانده بود.

یکی دونفر ازاوتاد نجف در عالم رویا به حضور مبارک حضرت بقیة الله شرفیاب شدند.

حضرت به آنها فرمودند: بروید به سید بگویید :سید!این قدر دل مرا مسوزان ،این قدر سینه ی مرا کباب مکن،اینقدر ناراحتی شیعه را به گوشم مرسان،من از شنیدن آن متاثر می شوم .

عبارتی که پیغام داده است این است:<<لیس الامر بیدی>>سید!<<کار به دست من نیست>>،به دست خداست .


<<دعا کنید خدا فرج مرا برساند تا شیعیانم را از این شکنجه ها نجات دهم>>


منبع :شیفتگان حضرت مهدی جلد3 ، ص

  • کبوتر حرم
۲۶
مهر


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّى وَتَقْنُتُ


سلام بر تو هنگامى که نماز مى‌خوانى و قنوت می‌گیری



یه کم طولانیه اما خیلی قشنگ از دستش ندید...

راننده کامیون: موقعی که من بار زده و از مشهد به قصد یکی از شهرها خارج شدم، در بین راه، هوا طوفانی شد و برف زیادی آمد که راه بسته شد و من در برف ماندم. موتور ماشین هم خاموش و از کار افتاد، هر چه کوشش کردم، نتوانستم ماشین را روشن کنم، در اثر شدّت سرما، مرگ خود را مجسّم دیدم، به فکر فرو رفتم که: «خدایا ! راه چاره چیست؟»

یادم آمد سالهای قبل، واعظی که در منزل ما منبر می رفت، بالای منبر گفت: «مردم هر وقت در تنگنا قرار گرفتید و از همه جا مأیوس شدید، متوسّل به آقا امام زمان - علیه السّلام - شوید که ان شاءاللَّه حضرت کمک می کند.»


بی اختیار متوسّل به آقا امام زمان - علیه السّلام - شدم و از ماشین پایین آمدم و باز هم موتور را بررسی کردم، شاید روشن شود، لکن موفّق نشدم و دو مرتبه به ماشین برگشته و پشت فرمان نشستم در حالی که غم و غصّه تمام وجودم را فرا گرفته بود.

ناگاه شیطان مرا فریب داده و به گوشم گفت: «متوسّل به کسی شدی که وجود خارجی ندارد.»

فهمیدم وسوسه شیطان است که لحظات آخر عمر برای فریب من آمده، ناراحتیم زیادتر شد و باز هم از ماشین پیاده شدم و از خداوند مرگ یا نجات را طلب کردم و با خداوند تعهّد کردم که: «اگر من از این مهلکه نجات پیدا کنم و دوباره زن و فرزندم را ببینم، از گناهانی که تا آن روز آلوده به آن بودم، فاصله بگیرم و نمازهایم را هم اوّل وقت بخوانم.» چون تا آن زمان من به نماز اهمیّتی نمی دادم چون گاهی می خواندم و گاه قضا می شد و گاه آخر وقت می خواندم و مرتّب نبود. این دو عهد را با خدا بستم که در صورت نجات از این مهلکه، این دو برنامه را انجام دهم.

یک وقت متوجّه شدم، دیدم یک نفر داخل برفها دارد به طرف من می آید، حسّ کردم کمک راننده ای است، چون مقداری آچار به دست داشت، به من سلام کرد و فرمود: «چرا سرگردانی؟»

من شروع کردم ماجرای طوفان و برف و خاموشی ماشین را به طور مفصّل برای او نقل کردم و گفتم: «حدود سه، چهار ساعت است که من طفره زده ام و ماشین روشن نمی شود.»
آن شخص فرمود: «من ماشین را راه می اندازم.» و به من فرمود: «برو، پشت فرمان بنشین و استارت بزن.» کاپوت ماشین را بالا زدند و ندیدم دست ایشان به موتور خورد یا نه، سوئیچ ماشین را زدم، موتور روشن شد و فرمودند: «حرکت کن، برو!»
گفتم: «الآن می روم جلوتر می مانم، راه بسته است.»
فرمود: «ماشین شما در راه نمی ماند، حرکت کن!»
گفتم: «ماشین شما کجاست، می خواهید من به شما کمکی بدهم؟»
فرمودند: «من به کمک شما احتیاج ندارم.»
تصمیم گرفتم مقدار پولی که داشتم به ایشان بدهم، شیشه پائین بود و من هم پشت فرمان و آقا هم پایین، گفتم: «اجازه بده مقداری پول به شما بدهم.»
فرمود: «من به پول شما احتیاج ندارم.»
پرسیدم: «عیب ماشین من چه بود؟»
فرمود: «هر چه بود، رفع شد.»
گفتم: «ممکن است دوباره دچار نقص شود.»
فرمود: «نه! این ماشین شما دیگر در راه نمی ماند.»
گفتم: «آخر این که نشد، شما به پول و کمک من احتیاج ندارید و از نظر استادی هم که مهارت فوق العادّه ای نشان دادید، من از اینجا حرکت نمی کنم تا خدمتی به شما بنمایم، چون من راننده جوانمردم که باید زحمت شما را از راهی جبران کنم.»
تبسّمی فرمود و گفتند: «تفاوت راننده جوانمرد و ناجوانمرد چیست؟»
گفتم: «شما خودت کمک راننده ای، می دانی، شوفر ناجوانمرد اگر از کسی خدمتی و نیکی ببیند نادیده می گیرد و می گوید وظیفه اش را انجام داده، ولی شوفر جوانمرد از کسی که نیکی و خدمتی ببیند تا پاسخگوی نیکویی او نباشد، وجدانش راحت نمی شود، و من نمی گویم جوانمردم ولی ناجوانمرد هم نیستم تا به شما خدمتی نکنم، وجدانم ناراحت است و نمی توانم حرکت کنم.»
ایشان فرمودند: «خیلی خوب! حالا اگر می خواهی به ما خدمت کنی، تعهّدی را که با خدا بستی، عمل کن، که این خدمت به ما است.»
گفتم: «من چه تعهّدی بستم؟»

فرمود: «یکی اینکه از گناه فاصله بگیری و دوّم اینکه نمازهایت را در اوّل وقت بخوانی.»


وقتی این مطلب را شنیدم، تعجّب کردم که این مطلبی است که من وقتی دست از جان شستم با خدا در دل بیان کردم و این از کجا فهمیده و به ضمیر من آگاه شده، درب ماشین را باز کردم و آمدم پایین که این شخص را از نزدیک ببینم، وقتی خواستم آقا را بغل کنم، دیدم کسی نیست، فهمیدم همان توسّلی که به آقا و مولایم صاحب الزّمان - علیه السّلام - پیدا کردم اثر گذاشت و این وجود مبارک آقا بود که نجاتم داد.

  • کبوتر حرم
۲۴
مهر



أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ،


سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها،




عیسی خشاب گوید: به امام حسین(ع) گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟


فرمود: «خیر، لیکن صاحب الامر طرید (رانده شده) و شرید (آواره) است و خونخواه پدرش و دارای کنیه عمویش می باشد.»


فرهنگ الفبایی مهدویت، مجتبی تونه ای، ص به نقل از کمال الدین وتمام النعمه، ج ۱، ص ۳۱۸، باب ۳۰، ح ۵

  • کبوتر حرم
۲۳
مهر

أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى أَبْنآئِکَ الْمُسْتَشْهَدینَ،


سلام برتو و بر فرزندانِ شهیدت،


شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد.

#امام_زمان از دیدگاه امام زین العابدین (ع):

«در قائم موعود شش نشانه از شش پیامبروجود دارد،»
نشانی از حضرت نوح، نشانی از حضرت ابراهیم، نشانی از حضرت موسی، نشانی از حضرت عیسی، نشانی از حضرت ایوب، و نشانی از حضرت محمد که درود خداوند بر آنها باد.

نشانه‏ی او از حضرت نوح، عمر طولانی اوست.
نشانه‏ی او از حضرت ابراهیم، تولد پنهانی و کناره‏ گیری او از میان مردم است.
نشانه‏ی او از حضرت موسی، ترس و وحشت و غیبت اوست.
نشانه‏ی او از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست.
نشانه‏ی او از حضرت ایوب، فرج بعد از شدت است.
و اما نشانه‏ی او از حضرت محمد صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر اوست».


📗المحجة البیضاء/ ج4/ ص338

  • کبوتر حرم
۲۲
مهر


أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى،


سلام بر آنکه اهل قریه ها دفنش نمودند،



جابراز امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل می کند که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز عاشورا، پیش از شهادتش، به تفصیل درمورد رجعت خود و یاران خود سخن گفت:«بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز می گردیم و تا مدتی که خدا بخواهد توقف خواهیم کرد، آن گاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته می شود و ناگهان از قبر خارج می شوم، در حالی که امیر المؤمنین نیز از قبرش خارج شده و مهدی ما نیز قیام نموده است.»

بحار الانوار، ج 53، ص 61، حدیث 52٫

  • کبوتر حرم
۲۱
مهر


أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ،


سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ،



و زنی محو تماشاست زبالای بلندی،

الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال

و سپس آه که «الشّمرُ ...»

خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...»

دلت تاب ندارد

به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی،

تو خودت کرب و بلایی،

قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،

تو کجایی ... تو کجایی...

 

  • کبوتر حرم